در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که توسّل يا شفاعت را مذموم شمرده يا
نفي ميکند. علّت اساسي اين ذمّ و نفي، عدم مراعات شرايط لازم براي تحقّق توسّل و
شفاعت حقيقي است.
توسّل به بت يا شفيع قرار دادن اصنام در فرهنگ قرآن کريم مذمّت شده
است:
>وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا
يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّه<[1]
آنها غیر از خدا چیزهایی را میپرستند که نه به آنان زیان میرساند و نه سودی میبخشد، و میگویند اینها شفیعان ما
نزد خدا هستند.
روشن است که واسطه قرار دادن بت يا شفيع دانستن سنگ و چوب، عمل خرافی
و مخالف با عقل است؛ زیرا بتی که نه شعور و نه نفع و نه ضرر دارد و نه میتواند خود را حفظ کند و نه دیگری
را، چگونه میتواند شفیع یا موجب تقرّب به خدای متعال شود؟
در آيۀ ديگري ميفرمايد:
>ما لَكُمْ مِنْ
دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ<[2]
هیچ سرپرست و شفاعت کنندهای برای شما جز او نیست، آیا متذکّر نمیشوید؟
بنابر تصريح اين آية کريمه، شفاعت باید به اذن خداوند متعال باشد و این
سخن که بت پرستان میگویند: >هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ<[3]، غلط و مذموم است؛ زیرا بت، ظرفيّت و استعداد شفاعت و شفيع شدن را نداشته
و خدای متعال اجازه تکوینی و تشریعی به آن نداده است.
قرآن شريف در برخي آيات ديگر، برداشتهاي جاهلانه و منفي که برخي از
افراد از شفاعت دارند را به شدّت مذمّت ميکند:
>اِتَّقُوا يوماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيئاً وَ لا يقْبَلُ
مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ ينْصَروُنَ<[4]
از آن روز بترسید که کسی مجازات دیگری را نمیپذیرد و نه از او شفاعت
پذیرفته میشود و نه از او غرامت قبول خواهد شد و نه یاری میشوند.
معنای آیه شریفه این است که بايد از روز قیامت ترسید و پرهيز کرد،
زيرا در آن روز، اموري نظير کسی را به اشتباه جای دیگری گرفتن، کسی را به ناحقّ بهشتی
یا جهنّمی کردن، رشوه گرفتن و به ازای آن گناهکاری را از عذاب آتش نجات دادن، ظلم
و طرفداری از ظالم وجود ندارد. به عبارت دیگر در روز رستاخیز، ابزارهاي دروغيني
همچون فریب، پارتی، رشوه و زور وجود نخواهد داشت؛ بنابر این، آیۀ شریفه، برخوردهای
ناعادلانه و از جمله شفاعتِ بر خلاف عدالت را رد ميکند، ولي شفاعت به معنای درست
و صحیح آن را نفی نکرده است.
خلاصۀ سخن اينکه، شفاعت بدون اذن الهي يا شفاعتي که تناسب و لياقت در
آن نباشد، در تعاليم ديني نکوهش شده و مورد تأييد قرآن و عترت نيست.